دلتنگ

دیشب تو خواب با بارون مسابقه دادم.اون بارید و من گریه کردم..
باهاش از تو حرف زدم..اون دلتنگ خورشید شده بود و من دلتنگ تو...
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت 14:33 توسط یه دختر تنها
|
عادت کرده ام که بغضهایم را